روستای تاریخی گرمه

پیشینه روستای گرمه

روستای تاریخی گرمه

پیشینه روستای گرمه

گرمه

روستای گرمه رو اینجور که میگن و ما شنیدیم و از ظواهر پیداست ، حداقل دو هزار سال قدمت داره.

با یه حساب سر انگشتی میشه واقعیت این موضوع رو پیدا کرد. دوتا امامزاده داره که مال 1200 سال پیشه. یه قلعه هم داره که از زمان ساسانیان بجا مونده.


گرمه اونروزا یه یلی بوده واسه خودش تو منطقه. ناصر خسرو از اون منطقه که رد میشده اسم چهار تا روستا رو  آورده که یکیش جرمق ( گرمه قدیم ) بوده.

ایشالله بعدا بیشتر در مورد گرمه مطلب میزارم.

فعلا این عکس از قلعه گرمه رو ببینید تا بعد :

جشن سپندارمذگان

:

این جشن نیز علاوه بر تلاقی ماه و روز به

. زنان ایرانی در 4000 و اندی سال

. این جشن تا قبل از اسلام برقرار بود

.

ولی در چند سال اخیر دوباره زنده شد و ایرانیان اصیل آنرا جشن می

گیرند

پیش یک روز را در سال در حکم پادشاه خانه بر تخت می نشستند و

مردان باید از زحمات و تلاش دلسوزانه آنان قدردانی میکردند و مقام

والای وی را ارج می نهادند

جشن زن ایرانی مشهور است

جشن سپندارمذگان

پیشینه زبان (گویش ) مردم منطقه خور و بیابانک

پیشینه زبان (گویش ) مردم منطقه خور و بیابانک

این گویش که از کوهستانهای نرسیده به ری آغاز می شد

و تا قفقاز (کوکاس) ادامه داشت را راژی یا رازی گفتند.

البته خوشبختانه در پاره ای از روستاهای ری از جمله

خود تجریش و کوهستانهای شمال تهران امروزی حتی

در صدها کیلومتر آن سوی تر در کوهستان شهمیرزاد و

سنگسر و در دل بیابان مرکزی در نایین و جندق و خور

و بیابانک که شامل روستاهای اطراف آن مناطق میباشد

باقیمانده ی زبان پهلوی را می توان یافت. در خود تهران

از مردمان کهنسال بومی تجریشی کم و بیش گویش کهن

پهلوی این دیار را می توان شنیده این زبان از کناره های

کویر آغاز می شده و تا همدان و همه ی باختر ایران رواج

کامل داشته است. البته اگر سرزمین ماد را به دو بخش

خاوری و باختری بخش کنیم ، کار آسانتر است چون از

هزار سال به این سو رفته رفته بخش باختری ماد به کرد

و گروههای گوناگون وابسته به آن شناخته می شود و

بخش پهلوی زبان همه ی پاره ی خاوری آن را در بر

گرفته است. آثار بسیاری پیرامون این گفتار موجود می

باشد، همان چیزی که در ادبیات ایران به سروده های

پهلوی شناخته شده است ، بیانگر این واقعیت می باشد

که سروده های ایرانیان باختری به زبان مادریشان پهلوی

بوده است. کهن ترین آنان سروده های ابوالعباس نهاوندی

( در گذشته به سال 331 ) و باباطاهر همدانی ( درگذشت

401 ) و بندار رازی ( درگذشت 401 ) می باشد. البته

بسیاری از این چامه ها در درازای زمان از میان رفته است.

صد البته راه پژوهش این یادگارهای پیشینان گشوده و

باز است و گویشهای بازمانده را باید با ریزبینی و باریک

بینی با عشق و دلبستگی کندوکاو کرد تا در کنار هم به

همانندی ها و دگرگونیهای آنان پی برده دگرگشت زبان

پهلوی که نمونه ی راستین بازمانده ی آن اکنون تالشی

می باشد ، همان زبان یگانه ای که باگویشهای گوناگون

زبان سراسر باختر میهن ما بویژه آزرآبادگان بوده است به

یک باره و ناگهانی رخ نداده است و حتی زبان پهلوی در

زبان ترکی نامبرده آنچنان نفوذ کرد که تلفظ این زبان با

گویش های دیگرش در آسیای میانه آنچنان فرق کرده که

بر هر انسانی که توانایی شنیدن را داشته باشد و هیچگونه

دانش زبانشناسی هم نداشته باشد آشکار است.