: یه روز یه کشیش به یه راهبه پیشنهاد می کنه که با ماشین برسوندش به مقصدش... راهبه سوار میشه و راه میفتن... چند دقیقهء بعد راهبه پاهاش رو روی هم میندازه و کشیش زیر چشمی یه نگاهی به پای راهبه میندازه... راهبه میگه: پدر روحانی ، روایت مقدس ۱۲۹ رو به خاطر بیار... کشیش قرمز میشه و به جاده خیره میشه... چند دقیقه بعد بازم شیطون وارد عمل میشه و کشیش موقع عوض کردن دنده ، بازوش رو با پای راهبه تماس میده... راهبه باز میگه: پدر روحانی! روایت مقدس ۱۲۹ رو به خاطر بیار!... کشیش زیر لب یه فحش میده و بیخیال میشه و راهبه رو به مقصدش می رسونه... بعد از اینکه کشیش به کلیسا بر می گرده سریع میدوه و از توی کتاب روایت مقدس ۱۲۹ رو پیدا می کنه و می بینه که نوشته: «به پیش برو و عمل خود را پیگیری کن... کار خود را ادامه بده و بدان که به جلال و شادمانی که می خواهی می رسی»!
زمانبندی و برنامه مسابقات نمایندگان ایران در المپیک لندن به صورت کامل
ادامه مطلب ...این عکسهایی که مشاهده می کنید، از دل کویر ایران گرفته شده.
روستای دادکین، روستایی بسیار زیبا در دل کویر که زیباییهایی کویر را دو چندان کرده است.
دادکین روستایی در دل کوه با جمعیت بسیار کم ( کمتر از 20 نفر ) که به این زیباییست.
------------------------
------------------------
-------------------------
----------------------
-----------------------
----------------------
-------------------------
--------------------------
------------------------
یه پایان تلخ…….بهتر از یه تلخیه بی پایانه…
اینو میدونستید که در زمانهای خیلی دور, مردم ( یا حاکم گرمه ) برای ساخت قلعه به خاک زیادی احتیاج داشتند. به همین دلیل مشغول به کندن و حفاری شدند و تقیل کهندر بوجود آمد.
یعنی با یه تیر دو نشون زدند. هم به زهکشی دشت کمک کردند و هم یه قلعه باهاش ساختند.
البته متناقضاتی در این مورد وجود داره که ان شاء الله بعدا به عرضتون می رسونیم.
---------------------