تاراج ارزشهای یک مملکت خیلی واسه مردمش سخته.
ایرانی که الآن دست ماست ، یه بخش کوچیکی از اون ایران مقتدر قدیمیه که نقششو دیدیم.
نه تنها از نظر جغرافیایی ، بلکه از نظر تاریخی و ...
گرمه هم عین ایران ، هرچی داشته و نداشته رو بردنو میبرن و کک هیچکسم نمی گزه.
خدا میدونه از خدا بیخبرا چقدر گنج و پول و چیزای قیمتی بردنو به ریش گرمه ایها خندیدند.
شاید داشتن میدیدن داره وطنشون نابود میشه ، ولی هیچی نگفتن و ساکت موندن تا شاید خودشونم چیزی نصیبشون بشه.
الآنم که دزدا راست راست میگردن و جولون میدنو به شغل شریفشون مشغولن.
جوونام سرشون گرم خودشونه و کاری به کار کسی ندارن. شاید واسشون مهم نیست که گرمه ای دیگه نباشه.
به هر حال باید یه فکری کرد.
آی گرمه ایهایی که دلسوز وطنتونید و میخواید هنوزم گرمه باشه ، بیایید تو گود. بیایید گرمه رو بسازیمو آباد کنیم.
شاید واسه آخرین جمله این بهتر باشه:
دوباره میسازمت وطن
سلام خدمت خوانندگان عزیز.
از این به بعد بخش جدیدی به اسم " اینو میدونستید" به وبلاگ اضافه میشه. اینو میدونستید در مورد نکات جالبیه که در کویر به خصوص گرمه اتفاق افتاده یا میفته.
ما رو از نظرات سازندتون بی بهره نگذارید.
که دوستى واقعى به رشد خود ادامه خواهد داد حتى در دورترین فاصلهها. عشق واقعى نیز همین طور است.
ادامه دارد...
واقعیت ، خوبی و زیبایی :
در این دنیا هیچ چیز دیگری جز این سه به جستجو نمی ارزد...
نخستین با اندیشیدن و علم.
دومی با اخلاق و مذهب.
و سومین با هنر ، عشق.
عشق می تواند تو را از این هر سه محروم کند و نیز می تواند تو را از زندان تنگ زیستن به این هر سه دنیای بزرگ پنجره ای بگشاید و شاید هم دری...
تو گرمه مشکلات زیادی وجود داره.
کشاورزا تو بعضی موارد، روسای شورا ، مغازه دارا،حتی جووناشم بعضی وقتا با هم مشکل دارن. ولی وقتی پای بیگانه میاد وسط و خارج از ده میرن ، همه جوره باهمن.
( ولی خب بعضی وقتا برعکس این قضیه هم هست که تو مسابقات امسال گرمه دیدیم و تاسف خوردیم.).
گرمه ایها همینطوریه یا نه؟؟؟؟
اینم یه عکس دیگه از گرمه:
عشق را پیر و جوان یکسان بود نزد او سود و زیان یکسان بود
هم ز یک رنگی جهان عشق را نوبهار و مهرگان یکسان بود
زیر او بالا و بالا هست زیر کش زمین و آسمان یکسان بود
بارگاه عشق همچون دایره است صدر او با آستان یکسان بود
یار اگر سوزد و گر سازد رواست عاشقان را این و آن یکسان بود
در طریق عاشقان خون ریختن با حیات جاودان یکسان بود
سایه از کل دان که پیش آفتاب آشکارا و نهان یکسان بود
کی بود دلدار چون دل ای فرید باز کی با آشیان یکسان بود.
یه شباهت دیگه از گرمه با ایران میدونید چیه؟
اینکه هردوتاشون واسه اهالی اونجا یه کشش خاصی داره.طوری که دلشون واسه وطنشون پر میزنه. ما وقتی واسه مسابقات میرفتیم خور ، وقتی برمیگشتیم انگار چندساله که از گرمه دور بودیم. هرکی ازونجا دور میشه انگار دنیارو ازش گرفتن. نویسنده این مطلب هم از این قاعده بیرون نیست. بعدا ایشالله مصاحبه ای از کسایی که خیلی گرمه رو میخوان براتون میزارم.
گرمه رو نمیشه معرفی کرد. اما خیلی راحت میشه شناختش. گرمه یه جورایی کوچیک شده ایرانه. بین ایران و گرمه شباهت های خیلی زیادی وجود داره. اگه میخواین بدونین گرمه چه جوریه ، ایرانو تو ذهنتون تصور کنید. ایشالله تو این وبلاگ بیشتر بهش می پردازیم.
گرمه شاید عربی شده جرمق قدیمه ، ولی خیلی اسم برازنده ای واسه این روستاست.
بقیه مطالب باشه واسه بعد. اما یه تحفه واستون دارم. اونم یه عکس از گرمست. عکسی از برف گرمه:
روستای گرمه رو اینجور که میگن و ما شنیدیم و از ظواهر پیداست ، حداقل دو هزار سال قدمت داره.
با یه حساب سر انگشتی میشه واقعیت این موضوع رو پیدا کرد. دوتا امامزاده داره که مال 1200 سال پیشه. یه قلعه هم داره که از زمان ساسانیان بجا مونده.
گرمه اونروزا یه یلی بوده واسه خودش تو منطقه. ناصر خسرو از اون منطقه که رد میشده اسم چهار تا روستا رو آورده که یکیش جرمق ( گرمه قدیم ) بوده.
ایشالله بعدا بیشتر در مورد گرمه مطلب میزارم.
فعلا این عکس از قلعه گرمه رو ببینید تا بعد :